athorney



نوشتن هم یک مهارت است هم یک هنر. هنری آمیخته با دانش و مهارت به کارگیری واژه shy;ها و استخدام عبارات سنجیده در متنی که قرار است، آنچه در ذهن و تفکر نویسنده میshy;گذرد را به مخاطب منتقل کند. برای آنکه بتوانیم این مهارت هنرمندانه را بیاموزیم و به یک نویسنده موفق تبدیل شویم، باید ذهنی خلاق و مبتکر داشته باشیم، زیرا این توانایی به ما کمک میshy;کند که الفاظ، واژهshy; ها و کلمات را ابتدا به خوبی انتخاب کنیم و سپس به درستی به کار برده و در قالب جملات زیبا و سنجیده، نسج و نظم دهیم. فلذا آنچه مرا وا میshy;دارد که بگویم نویسندگی یک مهارت هنرمندانه است، تفاوت مهارت نویسندگی با مهارتshy;های دیگر است؛ برخی از مهارتshy;ها، ارتباط چندانی با هنر ندارد. شخصی که از چنین مهارتی برخوردار باشد، بدون اینکه هنری را با مهارتش بیامیزد، قادر خواهد بود، تخصص خویش را به کار گیرد. لیکن نویسندگی مهارتی است که علاوه بر داشتن تبحّر، هنر نیز باید چاشنی کار قرار گیرد.

در هنر نویسندگی باید به دستور زبان و آئین نگارش مسلط باشیم؛ زیرا این تسلط مهارت ما را نشان میshy;دهد. هر چقدر استیلا و اشراف ما بر دستور زبان، رسم shy;الخط فارسی و آئین نگارش بیشتر باشد، بالتبع، مهارت ما در نویسندگی نیز بیشتر است. مثلاً باید آگاه باشیم که جای مناسب فعل، فاعل، مفعول و سایر اجزای جمله کجاست. کجا جمله خبری به کار ببریم و کجا جمله پرسشی و . همچنین باید با رسم shy;الخط فارسی آشنا باشیم. این توانایی به ما کمک میshy;کند تا حد امکان از به کار بردن کلمات بیگانه احتراز نمائیم. مثلاً به جای واژه <<تکنولوژی>> از واژه <<فناوری>> استفاده کنیم. یا به جای واژه >>تایپ>> از واژه <<نوع>> یا <<شکل>> بهره ببریم. یک اشتباه رایج در نوشته shy;های علمی این است که نویسنده برای آنکه اظهار فضل کند و نشان دهد که از سطحِ دانشِ بالایی برخوردار است، به وفور در مقاله خود از واژه shy;های بیگانه استفاده میshy;کند. به عنوان مثال در یک مقاله مشاهده شده که نویسنده اینگونه گفته است: <<در تایپshy; های مختلف از این پدیده میshy;توان با افزایش حجم دیتاshy;های مرتبط، راندمان بالاتری به دست آورد>>. در این نوشته کاملاً مشهود است که نویسنده برای آنکه بگوید از دانش بالایی برخوردار است، واژه shy;های بیگانه را به عمد در متن خود به کار برده است. این متن را میshy;توان اینگونه اصلاح کرد: <<در نوعshy; ها (یا شکل shy;های) مختلف این پدیده میshy;توان با افزایش میزان داده shy;های مرتبط، بازده بالاتری به دست آورد>>. در واقع به کار بردن واژه shy;های بیگانه در یک متن، نشانshy; دهنده مهارت کم نویسنده است، زیرا انجام دادن این حرکت، به مخاطب میshy;گوید که نویسنده با رسم shy;الخط فارسی آشنا نیست و این میshy;تواند یک ضعف برای نویسنده به شمار برود. البته باید به این نکته بسیار مهم توجه کنیم که معادلshy;سازی باید به نحوی باشد که به آراستگی جمله لطمه shy;ای وارد نکند. برخی از واژه shy;های بیگانه، یا معادل فارسی ندارد یا اگر معادل فارسی داشته باشد، واژه جذّاب و زیبایی نیست. بنابراین در اینگونه موارد بهتر است از همان واژه بیگانه بهره ببریم. آنچه در این ارتباط اهمیّت دارد این است که در استخدام الفاظ، تعمّد و تعصّبی وجود نداشته باشد. باید تلاش کنیم به میزان کافی، متن زیبا و جذّابی بنگاریم. حال گاهی با معادلshy;سازی فارسی، زیبایی و آراستگی متن به چشم می shy;آید و گاهی با به کار بردن صحیح واژه بیگانه. فلذا آنچه مهم است، در پیش گرفتن یک رویه میانه و متعادل در به کار بردن کلمات میshy;باشد.

علاوه بر این، برای نوشتن یک متن دلچسب و گیرا، باید به این هنر نیز مهجز باشیم که نوع و شکل هر کلمه را به تناسب نسج جمله به نحوی انتخاب کنیم که در بافت جمله بنشیند و به زیبایی درخشان گردد. این توانایی به ما کمک میshy;کند، الفاظ و عبارات را متناسب با معنای کلام برگزینیم. به عنوان مثال وقتی میshy;خواهیم درباره یک پدیده علمی بنویسیم، باید تا حد امکان از واژهshy; های مرتبط با همان پدیده صحبت کنیم. مثلاً در کتاب یا مقاله shy;ای که در مورد پدیده <<تولد یک ستاره جدید>> نوشته میshy;شود، میshy;بایست الفاظ مرتبط با کیهانshy; شناسی به کار برود. گرچه لفظ <<تولد>> به آن معنا است که به دنیا آمدن یک انسان یا یک موجود زنده را در ذهن تداعی میshy;کند، امّا پدیده تولدِ یک ستاره کاملاً متفاوت با تولد یک انسان است، فلذا باید توجه داشت که گرچه لفظ تولد، میshy;تواند شامل پدیده shy;های مختلف از جمله به دنیا آمدن یک انسان یا تشکیل یک ستاره جدید باشد، امّا این واژه در هر پدیده، بار معنایی خاص خود را دارد. بنابراین اگر از هنر و مهارت کافی در نویسندگی برخوردار باشیم، میshy;توانیم با دقت بالا، میان تولد یک ستاره و تولد یک انسان، تفاوت قائل شده و مرزبندی دقیقی در مقاله خود ایجاد کنیم، به نحوی که مخاطب به آسانی پی میshy;برد که مقصود ما از تولد در مقاله، تشکیل یک ستاره است نه به دنیا آمدن یک انسان یا یک موجود زنده. بنابراین هنرِ نویسندگی اینگونه به مساعدت ما میshy; آید که با الفاظ و عبارات مرتبط آشنا باشیم و البته واژه shy;های مناسب به کار ببریم.

برای دست یافتن به چنین مهارت و هنری، باید به میزان کافی تمرین کنیم. بارها و بارها بنویسیم و تکرار کنیم تا بتوانیم هنر نویسندگی را ماهرانه در کلمات جاری سازیم. وقتی به میزان کافی تمرین کرده و دارای مهارت قابل قبولی شویم، به عنوان مثال برای خبر دادن از واقعه طلوع خورشید، اینگونه میshy;نویسیم: <<آفتاب زیبا با شعله shy;های طلایی خود، از پشت کوهshy; های ایستاده، سر برآورد>>. بیان کردن این جمله در وصف واقعه طلوع خورشید، نشانshy; دهنده shy;ی مهارت ما در نویسندگی است. زیرا هم دستور زبان را رعایت کردهshy; ایم (چون فعل، فاعل و سایر اجزای جمله به درستی در جای خود نشستهshy; اند) و هم کلمات و واژه shy;های مناسبی انتخاب نموده و برخی آرایهshy; های ادبی را نیز مورد استفاده قرار داده shy;ایم (نور زرد خورشید به شعلهshy; های طلایی تشبیه گشته). امّا چنانچه علاوه بر مهارت و پس از تمرینshy; های بسیار، هنر نویسندگی را نیز در درون خود به قدر کفایت، قدرتمند ساختیم، در وصف طلوع خورشید مانند منوچهری دامغانی اینگونه میshy;گوییم: <<سر از البرز برزد قرص خورشید * چو خون آلوده ی سر ز مکمن>>. هر چقدر در این بیت شعر بیشتر دقّت کنیم، بیشتر به هنر شاعر پی میshy;بریم. منوچهری دامغانی ی را تصویر کرده که در حین ی، صاحب خانه یا صاحب مال، او را مجروح ساخته و سر او را شکسته است. موفق به فرار شده و در پناهگاهی پناه گرفته است. بعد از گذشت چند دقیقه، به آهستگی سر خود را از پناهگاه بالا می shy;آورد تا سرک بکشد و ببیند، اوضاع آرام شده یا خیر؟ گوینده، طلوع خورشید با شعله shy;های نارنجی رنگ که به آهستگی از پشت کوه سر میshy;زند را به صحنه فرار و سرک کشیدن از پشت پناهگاه تشبیه کرده است.

بنابراین باید همواره به این نکته توجه داشته باشیم که نویسندگی هم یک مهارت است و هم یک هنر. البته نکته بسیار مهم این است که باید در شیوه shy;های مختلف نویسندگی، هنر را به شکلِ ویژهshy; ی همان متن به کار ببریم. به عنوان مثال در متنshy; های علمی، علاوه بر اینکه باید دستور زبان و آئین نگارش را رعایت نماییم، میshy;بایست واژه shy;های علمی را به گونه shy;ای انتخاب کنیم که بیشترین میزان انتقال مطلب را داشته باشد. چنانکه در سطرهای بالا نیز اشاره شد، تا حد امکان بهتر است واژه shy;های علمی را معادلshy;سازی نموده و معادل فارسی آن را بنویسیم. واژهshy; ها را میshy;بایست با توجه به طیف مخاطب برگزینیم. مثلاً اگر مخاطبان یک مقاله علمی، افرادی هستند که در آن رشته دارای تخصص بوده و از درجه بالایی در دانش برخوردار باشند، بهتر است واژه shy;ها را به صورت تخصصی به خدمت بگیریم و نوشته shy;ای با درجه علمی بالا که الفاظ تخصصی را استخدام کرده، بنگاریم. این امر هم در بالا بردن سطح دانش ما به عنوان نویسنده مؤثر است و هم به نوعی این مطلب را به مخاطب منتقل میshy;کند که ما در رابطه با موضوع مقاله، از تسلط کافی برخوردار هستیم و کاملاً آگاهیم که چه موضوعی انتخاب کرده و درباره آن مطلب نوشتهshy; ایم. امّا اگر مخاطبانِ مقاله، دانشجویانی باشند که به تازگی وارد رشته علمی مورد نظر شدهshy; اند، طبیعتاً باید زبان روانshy;تر و عامیانه shy;تری برای متن خود به کار ببریم. طبیعتاً در اینگونه مقالات نباید واژه shy;های ثقیل و تخصصی به کار ببریم، بلکه کلمات را میshy;بایست به صورت روان و قابل فهم انتخاب نماییم، به نحوی که مخاطب یا خوانده مقاله، به راحتی، به مقصود ما پی ببرد. بنابراین در شیوه نویسندگی علمی، مهارت آن است که دستور زبان و آئین نگارش را در آن شیوه به درستی رعایت کنیم و هنر نیز آن است که جامعه هدف مقاله را شناسایی نمود، و در این جامعه یک نیازسنجی کلی و جامع صورت دهیم و کلمات و اصطلاحات تخصصی متناسب با سطح دانش جامعه هدف را به کار ببریم.

در نگاشته shy;های دیگر نیز میshy;بایست همین روش را رعایت کنیم. به عنوان نویسنده در نوشتهshy; های ادبی، تخیلی، کودکانه و غیره باید به فراخور جامعه هدف و سلیقه مخاطب، الفاظ و جملهshy; ها را به نحوی پشت سر هم بچینیم که خواننده میخکوب شود. البته برای دسترسی به این هدف باید دایره لغات خود را افزایش دهیم و بر معانی الفاظ نیز تسلط کافی داشته باشیم. وقتی دایره لغات ما به میزان کافی باشد، میshy;توانیم در انتخاب واژهshy; های مناسب، فراغ بال بیشتری داشته باشیم و در نهایت برای انتخاب هر لغت تنوع بیشتری را در نوشته خود به کار ببریم. قطعاً نوشته shy;ای که به میزان کافی دارای تنوع باشد، نسبت به نوشتهshy; ای که چند لغت مشخص را بارها تکرار میshy;کند، برای مخاطب جذابshy;تر خواهد بود. اگر به میزان کافی تمرین کنیم و به نویسنده موفقی تبدیل شویم، قادر خواهیم بود در مخاطب ایجاد علاقه نموده و به نوعی او را وادار کنیم که از ابتدا تا انتهای نوشته، خواندن را رها نکند. علاوه بر این، یک نوشته موفق باید به گونهshy; ای باشد که مخاطب پس از اتمام آن، احساس کند، مطلب جدیدی آموخته است. گرچه این آموزش از طریق مقاله یا کتاب، بیشتر در خصوص سبک علمی قابل بررسی است، امّا در سبک shy;های دیگر نیز نقش مهمی ایفا میshy;کند. در واقع باید گفت، اولین هدفِ نوشتن، انتقال یک مطلب آموزشی یا احساسی یا .، به خواننده است. اگر ما از هنر و مهارت کافی برخوردار باشیم، مطلب خود را به گونهshy; ای میshy;نویسیم که این انتقال مطلب، بسیار سهل و روان صورت میshy;پذیرد. امّا اگر در نویسندگی به میزان کافی متبحّر نباشیم و در انتخاب نوع واژهshy; ها و جمله shy;بندی مناسب، دقّت کافی را اعمال نکنیم، مطلب هر چقدر هم مهم و مورد نیازِ مخاطب باشد، به سهولت به خواننده منتقل نمیshy;گردد و مخاطبان این نوع نوشتهshy; ها فقط کسانی هستند که ازروی اجبار و ناچاری نوشته ما را میshy;خوانند. کتابshy; های درسی غالباً از این نوع هستند. شیوه نوشته در این کتاب shy;ها، کسلshy; کننده و ملال shy;آور است. به همین دلیل دانش shy;آموزان و دانشجویان رغبت چندانی به خواندن آنها نشان نمیshy;دهند و فقط در شبshy;های قبل از امتحان از روی اجبار، این نوشتهshy; ها را چه در قالب کتاب باشد، چه در قالب مقاله و یا حتی در قالب جزوه shy;های کلاسی میshy;خوانند.

این موضوع را باید در هر متنی که میshy;خواهیم بنویسیم، رعایت کنیم. یعنی باید قبل از آغاز نوشتن به این موضوع بیاندیشیم که قرار است در نوشته خود، چه چیزی را به مخاطب منتقل کنیم. در نوشتهshy; های ادبی، احساس و ذوق ادبی نویسنده به مخاطب منتقل میshy;گردد. در نوشته shy;های تخیلی، داستانی که حاصل از تخیلات نویسنده است منتقل میshy;گردد. در این نوع نوشته shy;ها، نویسنده در صورتی موفق به شمار میshy;رود که تخیلات خود را به نحوی به مخاطب منتقل کند که مخاطب میان تخیلات نویسنده و واقعیت، تفاوت چندانی قائل نشود. وقتی این حس در مخاطب به وجود آید، به راحتی تخیلات نویسنده را میshy;پذیرد و آن را در قالب یک اتفاق قابل رؤیت میshy;پذیرد. کتاب هریshy; پاتر نمونه بسیار موفقی در سبک نویسندگی تخیلی است. گرچه نویسنده در این کتاب، خیالshy;پردازی shy;های عجیب و فرابشری نموده، امّا آنقدر هنرمندانه و ماهرانه متن خود را نگاشته است که مخاطب به هیچ عنوان احساس نمیshy;کند که مطالب این کتاب دروغ و وهم shy;انگیز بوده و واقعیت ندارد. در متنshy; های داستانی و رمانshy; نویسی نیز به همین ترتیب باید اول به این موضوع بیاندیشیم که قرار است چه مطلبی را به مخاطب منتقل نماییم و سپس در راستای همین موضوع، واژه shy;ها، الفاظ و جملات مناسب را برگزینیم. در مابقی متنshy;ها نیز همین ترتیب را باید مدنظر قرار دهیم.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هدهد صندوق شرکت تعاونی shirin21 قرارگاه منتظران شهادت لینک کانال تلگرام شرکت بهار طب کاران BAHAR TEB karan خلاقیت از کودکی تا نوجوانی (مرکز آرادان ) نرم افزار و نکات کاربردی مرجع تخصصی اخبار شهری akhbar tecnolozh4